من یكی از فانتزی هام اینه كه برم تو افق قایم شم هر دختری كه میخواد بیاد محو شه یهو میپرم جلوش پخخخخخخ میكنم جیغ بكشه بترسه بدوه بره بغل مخاطب خاص یا خانوادش تا قدر اونارو بدونن
یعنی همچین ادم خانواده دوستیم من...
مرگ خودم وقتی خوندم میخواستم سرمو بکوبم به مانیتــــــــور!
دختره تو پروفایلش نوشته
(تورو خدا پسرا در خواست ندن بی جنبه ها مگه ناموس ندارین شما؟)
بعد ادلیستشو که مینگـــــــری از 500 نفر 499 تاش پسر تشریف دارن:))))))
میگم دیگــــــــــــه افق جوابگو نیس
به نظرتون چیکار کنیمــــــــــــــــــــــ؟؟؟؟
یکی از فانتزیام اینه که وسط یه مهمونی بزرگ که بخاطر منه درحالی که اشک از چشمام سرازیره یهو بیوفتم بیهوش شم...بعد که به هوش اومدم بگم من دارم میمیرم...حلالم کنید..بعد که همه تو شوکن من برم تو افق محو شم...
یکی دیگه از فانتزیام اینه که دم به دقیقه تو افق محو شم...
به علت استفاده بی رویه از افق سازمان محیط زیست اعلام کزد از ابتدای سال جاری افق را کُپنی خواهد کرد...
شانســــو میبینــــی؟؟؟؟
تو بچگـــی با 100 تا دختـــــر بازی کـــــردم
الان آدرس هیچکدومشـــونو ندارم :(
حالام یبـــــارم بچگـــیام خونــــــــه همسایمون تو خودم جـیش کــــردم
الان دختــــــرشون شــــده همکلاســـیم تو دانشگاه :(
یکی از فانتزیام اینه که این سازنده ی سیستم گلستان رو پیدا کنم
بشونمش پای یه کامپیوتر محبورش کنم 20 بار با اینترنت دایال آپ انتخاب واحد کنه
بیچاره شدیم سر این انتخاب واحد
دیگر از آن همه شیطنت و شلوغی خبری نیست٫
آنقدر به خاطر ضربدر های جلوی اسمم چوب روزگار را خوردم که تبدیل شدم به ...
ساکت ترین شاگرد کلاس زندگی !!!
جا گذاشته ام دلم را ...
هر که یافت ٫ مژدگانی اش ٫تمام زندگی ام ...
تا می خواهم از تو دل بکنم صبر می آید ٫ این عطسه های زمستانی را دوست دارم .
بعضیا هم مثل این دیوارای تازه رنگ شده می مونن ٫ فقط هستن ولی
نمیشه بهشون تکیه کرد ٫ اگرم تکیه کنی سر تا پای خودتو کثیف کردی ...
سهراب سپهری در جشن تولد یک سالگی فرزندش گفت : عزیزم ! یک بهار٫ یک تابستان ٫ یک پاییز ٫ و یک زمستان را دیدی !!! از این پس همه چیز تکراریست ...
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.